رنگین کمون شب
وقتی می شد جغد سکوت واسم ترانه خون شب
وقتی غروب بی رمق می شدرگای خون شب
وقتی که دور می شد صدات با اون نوای تیک وتاک
لحظه ی انتظار من نبضای بی زبون شب
وقتی دیگه فایده نداشت خیره به در شدن برات
دیگه یه دیوونه شدم رفیق و همزبون شب
وقتی تورو می دیدمت با عشق پوچ بی دوام
توی تنم رخنه می کرد ریشه های جنون شب
وقتی دیدم دوس نداری من وتو ما یکی بشیم
عشقو سپردم به دل سنگ ونا مهربون شب
وقتی که فهمیدم برات دلدادگی معنا نداشت
خواستم دیگه نباشم ومردم تو اسمون شب
می دونی تو در اومدی میون هر قلب به یه رنگ
اره بدون فقط توایی تنها رنگین کمون شب